×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

نامه هایی به رسم دلتنگی برای روزگار

حرفهای دل من

مسافر

من از اواخر ابان میایم یک روز مانده به اتش از پاییزی کهفقط سه مدادداردبرای نقاشی سرخ،نارنجی وزرد
میان بغض تولد لحظه های بیقراریم همیشه کسی هست برای امدن که هرگزنیامده است ومن به پاییز گفته ام که اگر او بیاید حتما مدادرنگی هایی که او کم داردبرایش خواهد اوردتا بهاری دیگر دلش رانسوزاندبارنگ من وپاییز3پاییز است که اورا ازپشت بید مجنونهایی که به باد باج نمیدهندصدا میزنم واو نه هنوز عشق اورده ونه مدادرنگی ومن نمیدانم چرا به پاییز قول داده ام که او ان عصری می اید که مداد ارغوانی هم ساخته باشدیک روز مدادی خواهد داشت از جنس سفر طلایی دردهای بربادرفته اش من وپاییز میدانیم که او اهل اواخر اردیبهشت است ویک روز که در هیچ تقویمی نیست برای من رسیدن وبرای او مدادرنگی خواهد اوردامدنش را با فانوس ودعا وسنگ فرش مرمری ازعشق به انتظار مینشینم از حالا تا بیایی من شاعری میکنم ونقاشی پاییز
پنجشنبه 28 مهر 1390 - 1:42:29 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم

آخرین مطالب


حرفهای دلم


خاطرات دلم


حرفهای دلم


مسافر


نمایش سایر مطالب قبلی
آمار وبلاگ

7882 بازدید

9 بازدید امروز

2 بازدید دیروز

22 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements